۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

死亡的獨裁者

می‌شود روز بیست و بهمن شعارهایی به زبانهای دیگر، چینی، روسی، ژاپنی و
یونانی نوشت. پلیس و مأموران امنیتی از آنها سر در نمی‌آورند. همینطور هم
مأموران سانسور صدا سیما، در نتیجه ممکن است از زیر تیغ سانسور رد شود و
حتی در شبکه‌هایی نظیر پرس تی وی پخش شود.

می‌توانید رندی هم در بیاورید. شعار را در پوستری که ریخت و قیافه
پوسترهای حکومتی دارد چاپ کنید و در میان برادران پخش کنید!

من طرفدار روشهایی هستم که در محل کسی متوجه آن نشود. مطلب قبلی نیز در
این راستا بود. پلیس ضد شورش می‌بیند چند نفر یک تکه کاغذ بالای سرشان
می‌گیرند. اما از بالا، یک شعار دیده می‌شود. تا نفر بالایی به نفرات
پایینی خبر دهد که چه شده، افراد در جمعیت گم شده‌اند.

۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سه‌شنبه

یک «وی» به بزرگی اسب تروا

وقی که از نزدیک به جمعیت نگاه می‌کنیم، از شعارهایشان، از نمادهای سبز و عکسها و پلاکاردهایی که در دست دارند می‌فهمیم که چه کاره هستند.
اما هلی‌کوپتری که از بالا نگاه می‌کند، اینها را نمی‌بیند. باید جمعیت نشانی همراه داشته باشد، آنقدر بزرگ که از داخل هلی‌کوپتر هم دیده شود. و تضمین کند که جمعیت‌مان را به نفع خودشان نمی‌دزدند.

اتفاقاً درست کردن یک نشان بزرگ کار سختی نیست. کافی است یک تعداد آدم، با نظم مشخصی یک تعداد کاغذ سفید را بالای سرشان بگیرند به طوریکه از بالا به صورت یک وی بزرگ دیده شود.

شما می‌توانید عکس رییس جمهور یا اشخاص دیگر را به دست بگیرید، آن عکس مجوز شما می‌شود به جلوترین و اختصاصی ترین قسمت‌ها. آنگاه، در موقعیت‌های مناسب، به بهانه درست کردن سایه بر روی سر و صورت، عکسها را از روی سفیدش بالای سرتان بگیرید تا از بالا به صورت یک وی دیده شوند. یک گروه پنج نفره می‌توانند یک وی کوچک درست کنند.

این وی احتمالاً از مکان سخنران هم دیده می‌شود و اعصابش را خرد خواهد کرد!


*   *
 * *
  *